جدول جو
جدول جو

معنی نیزه زن - جستجوی لغت در جدول جو

نیزه زن
(رَ عی یَ پَرْ وَ)
رامح. (منتهی الارب). مطعان. (السامی). نیزه افکن. نیزه ور. نیزه گذار:
هزار از یل نیزه زن زابلی
گزین کرد با خنجر کابلی.
اسدی
لغت نامه دهخدا
نیزه زن
آنکه با نیزه جنگ کند
تصویری از نیزه زن
تصویر نیزه زن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سینه زن
تصویر سینه زن
کسی که در ایام عزاداری با دست بر سینۀ خود بزند و عزاداری کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیزه ور
تصویر نیزه ور
نیزه دار، سرباز یا سپاهی که دارای نیزه باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نغمه زن
تصویر نغمه زن
نغمه زننده،، نغمه ساز، نغمه پرداز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیره زن
تصویر پیره زن
زن سال خورده، پیرزن، زن پیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غمزه زن
تصویر غمزه زن
غمزه زننده،، غمزه کننده، ویژگی کسی که از روی ناز و کرشمه مژه بر هم می زند
فرهنگ فارسی عمید
آن که در ایام عزاداری در جزو دسته مخصوص با دست بر سینه برهنه خود زند (به علامت سوگواری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیره زن
تصویر پیره زن
زن پیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیوه زن
تصویر بیوه زن
زن بیشوهر بیوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غمزه زن
تصویر غمزه زن
آنکه غمزه زند کسی که به چشم و ابرو اشاره کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیزه زنی
تصویر نیزه زنی
عمل نیزه زن
فرهنگ لغت هوشیار
با نیزه جنگیدن، از کسی با پر رویی چیزی گرفتن تیغ زدن نیزه بند کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
الرّمح
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
Impalement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
empalement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
Pfählung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
empalamento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
empalamiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
nabicie na pal
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
пронзание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
проколювання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
نیزے کی چبھن
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
การเสียบด้วยหอก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
penusukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
נִעוּץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
突き刺し
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
刺穿
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
kuchoma kwa mkuki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
spietsing
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
kazığa oturtma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
বর্শা দিয়ে বিদ্ধ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
भेदना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
impalamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نیزه زدن
تصویر نیزه زدن
꿰뚫기
دیکشنری فارسی به کره ای